- به طور ناخالص
بشكل صارخ
معنی به طور ناخالص - جستجوی لغت در جدول جو
- به طور ناخالص
Impurely
- به طور ناخالص
impurement
- به طور ناخالص
অশুদ্ধভাবে
- به طور ناخالص
ناپاکی سے
- به طور ناخالص
saf olmayan bir şekilde
- به طور ناخالص
bila usafi
- به طور ناخالص
impuramente
- به طور ناخالص
unrein
- به طور ناخالص
нечисто
- به طور ناخالص
nieczysto
- به طور ناخالص
不纯地
- به طور ناخالص
impuramente
- به طور ناخالص
impuramente
- به طور ناخالص
onzuiver
- به طور ناخالص
нечисто
- به طور ناخالص
อย่างไม่บริสุทธิ์
- به طور ناخالص
secara tidak murni
- به طور ناخالص
अशुद्ध रूप से
- به طور ناخالص
בטומאה
- به طور ناخالص
不純に
- به طور ناخالص
불순하게
